«پینوکیو» قرار است دوباره روی پرده سینماها بیاید. فیلم سینمایی جدید «پینوکیو» با بازی روبرتو بنینی در نقش پدر ژپتو، همزمان با کریسمس در سینماهای امریکا اکران عمومی می‌شود. متئو گارونه فیلمساز ایتالیایی در جشنواره برلین امسال نسخه سینمایی جدید از فیلم «پینوکیو» را رونمایی کرد و کمپانی «Roadside Attractions» که توزیع فیلم «پینوکیو» را در امریکا برعهده دارد امیدوار است این فیلم را در 2000 سالن سینما اکران کند. این در حالی است که بخشی از سینماهای امریکا اخیراً و با افزایش موارد ابتلا به ویروس کووید۱۹ مجدداً تعطیل شده‌اند و سینماهای لس آنجلس و نیویورک نیز هنوز بازگشایی نشده‌اند.

12 آذر
تولدها
فرهاد ناظرزاده کرمانی: پژوهشگر هنرهای نمایشی و تئاتر سال 1326 در چنین روزی به دنیا آمد. فرهاد ناظرزاده کرمانی فرزند احمد ناظرزاده کرمانی استاد ادبیات فارسی و نویسنده بود و او هم راه پدرش را ادامه داد و البته همزمان با تحصیل در رشته ادبیات در دانشگاه تهران در دانشکده هنرهای دراماتیک در رشته تئاتر تحصیل کرد. ناظرزاده کرمانی در سال‌های فعالیتش نمایشنامه‌هایی مانند «کنار شیر آتش‌نشانی»، «نی لبک و بهمن» و «افق در استانبول» را نوشته و نمایشنامه‌هایی مانند «جنایت در کلیسا» را ترجمه کرده و با تدریس در دانشگاه استاد بسیاری از هنرمندان امروز تئاتر و سینما مانند اصغر فرهادی، حمید فرخ‌نژاد، پانته آ بهرام و جلال تهرانی بوده است. «پیش درآمدی بر شناخت هنرهای نمایشی در مصر»، «سبک‌های اجرایی در تئاتر معاصر جهان» و «نمادگرایی در ادبیات نمایشی» هم از آثار پژوهشی اوست.
کوروش یغمایی: آهنگساز، نوازنده و خواننده ایرانی سال 1325 در چنین روزی به دنیا آمد. کوروش یغمایی از کودکی سنتور را یاد گرفت و پس از مدتی نواختن گیتار را آغاز کرد و آنقدر در نواختن این ساز پیشرفت کرد که به او لقب «پنجه طلایی» دادند. از 18 سالگی یک گروه راک تشکیل داد و همزمان مدیر گروه راک دانشگاه ملی شد که در آن در رشته جامعه شناسی تحصیل می‌کرد. در همان زمان آهنگسازی روی چند شعر از همکلاسی‌اش مهدی اخوان لنگرودی را آغاز کرد که ترانه «گل‌یخ» و «حجم خالی» مربوط به همان دوران است. «گل یخ» بسیار محبوب شد و در خارج از ایران هم بازتاب زیادی داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی یغمایی مدتی فعالیت نکرد تا سال 1375 که آلبوم «سیب نقره ای» از او منتشر شد و پس از آن هم آلبوم‌های «ماه و پلنگ»، «کابوس» و «تفنگ دسته نقره» با آهنگسازی و صدای یغمایی عرضه شد. کارشناسان موسیقی کوروش یغمایی را بنیانگذار موسیقی راک در ایران می‌دانند.
   شیدای گراشی شاعر، ناصر فرهودی صدابردار، نصرالله رادش بازیگر، حجت اشرف‌زاده خواننده، ماریا کالاس خواننده یونانی، آن بچت نویسنده امریکایی، ژرژ سورا نقاش فرانسوی، یدالله گودرزی سازنده ساز، رامین جزایری سازنده ساز، عباس رضایی شاعر، محمدعلی شکیبایی شاعر و عباس محمدی شاعر هم متولد امروز هستند.
درگذشت‌ها
بهرام صادقی: نویسنده معاصر ایرانی سال 1363 در چنین روزی درگذشت. بهرام صادقی متولد 1315 بود و در دوران دبیرستان با آشنایی با کسانی چون منوچهر بدیعی و محمد حقوقی جدی‌تر علاقه‌اش را به ادبیات دنبال کرد و کم کم اشعارش در مجله‌های آن زمان منتشر شد. پس‌ از قبولی در رشته پزشکی شروع به نوشتن داستان کرد که داستان‌هایش در مجله‌های ادبی منتشر می‌شدند و اولین داستان کوتاهش در 20 سالگی منتشر شد. «سنگر و قمقمه‌های خالی» مجموعه داستانی است که سال 1349 از او منتشر شد و پس‌ از آن داستان بلند «ملکوت» که سال 1353 چاپ شد بهرام صادقی را به‌عنوان یکی از نویسندگان مطرح دوران خودش معرفی کرد. صادقی پس‌ از 30 سالگی کمتر نوشت و چند داستان پراکنده از او در این سال‌ها باقی ماند.
رومن گاری: نویسنده فرانسوی که با کتاب «خداحافظ گری کوپر» او را می‌شناسید سال 1980 درگذشت. رومن گاری متولد 1914 بود و پس‌ از تحصیل در رشته حقوق و شرکت کردن در جنگ جهانی دوم به‌عنوان خلبان، سال 1945 نخستین رمانش را با نام «تربیت اروپایی» نوشت و منتشر کرد و برایش جایزه منتقدین فرانسه را برد. پس‌ از جنگ جهانی دوم به‌عنوان دیپلمات و بعد سخنگوی هیأت نمایندگان فرانسوی سازمان مشغول به کار شد اما نویسندگی را کنار نگذاشت و سال 1956 رمانش با نام «ریشه‌های آسمان» منتشر و برنده جایزه گنکور شد. او در دوران کار سیاسی‌اش 12 رمان نوشت اما بسیاری از کارهایش با نام مستعار امیل آژار منتشر می‌شدند. «لیدی ال»، «میعاد در سپیده دم» و «به افتخار پپیشتازان سرافرازمان» دیگر آثارش هستند و سال 1965 «خداخافظ گری کوپر» را منتشر کرد. «زندگی در پیش رو» دومین جایزه گنکور را برایش همراه داشت و پس‌ از آن هم «شاه سلیمان»، «بادبادک ها»، «مردی با کبوتر»، «ستاره باز» و «پرنده‌ها می‌روند در پرو می‌میرند» را نوشت و منتشر کرد. فیلمنامه‌های «طولانی‌ترین روز» و «قتل» هم از آثار رومن گاری است که «قتل» با بازی همسرش توسط خودش کارگردانی شد.
   سالروز درگذشت محمد مختاری نویسنده، نصرت‌الله کریمی کارگردان و بازیگر، یوهان فردریش آگریکولا آهنگساز آلمانی، مارکی دوساد نویسنده فرانسوی، نامق کمال شاعر عثمانی، ادمون روستان نویسنده فرانسوی، ونسان دندی آهنگساز فرانسوی، خوسه ماریا آرگداس نویسنده پرویی، فیلیپ لارکین شاعر انگلیسی و آرون گوپلند آهنگساز امریکایی هم امروز است.‌

بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
این ستون درباره شرایط فعلی است و اصلاً ربطی به سالگرد تولد یا مرگ کسی ندارد؛ حتی اگر از من بخواهند درباره بهرام صادقی بنویسم که 12 آذر سالمرگش بود و البته که یکی از درخشان‌ترین‌هاست. اما از صبح که از خواب بیدار شدم چشمم روی یک سری کتاب می‌رود و می‌آید. دلم می‌خواهد درباره این کتاب‌ها بنویسم ،اما فکر می‌کنم چه مناسبتی می‌تواند داشته باشد این است که به تقویم نگاه می‌کنم و می‌بینم تولد نویسنده‌اش 21 آذر است و در خوش‌بینانه‌ترین حالت محتوای این ستون را باید هفته آینده بنویسم؛ اما آقایان و خانم‌ها این شما و این هم احمد شاملو که متولد آذر است و کتابی عظیم دارد به‌ نام کتاب «کوچه»؛ کتابی که فرهنگ عامیانه را در خودش جا داده است. اما چه شد که فکر می‌کنم باید درباره این کتاب یا کتاب‌های مشابه آن بنویسم. دلیلش همین شرایط امروز جهان است؛ از صبح فکر می‌کنم اگر این قرنطینه‌ها و این بیماری ویروسی بخواهد حالا حالاها بماند چه بلایی سر فرهنگ عامه می‌آید. اصلاً فرهنگ عامه لزومش در ارتباط بودن است و این ویروس خودش را به در و دیوار می‌زند تا آدم‌ها را از هم جدا کند. اما به خودم نوید می‌دهم که  روابط مجازی شده است و حتماً شکلی دیگر از فرهنگ عامه به‌وجود می‌آید. اما فکر می‌کنید از این مجازی چه چیزی عایدمان می‌شود؟ فکر کنید یکی از همین نسل جدیدی‌ها بخواهد فرهنگ عامه در مجازی خلق کند؛ این است که می‌نویسد: «چرا ج نمی‌دی؟» قطعاً ج یعنی جواب و البته همین را هم فینگیلیش می‌نویسد که فاتحه خط و خطوط فارسی را هم می‌خواند و اگر هم ازآنان بخواهید فارسی تایپ کنند سخت‌شان است. اما همین «ج» در فرهنگ عامیانه می‌دانید چه خصوصیاتی دارد؟ بیایید سری به کتاب «کوچه» احمد شاملو بزنیم و از «ج» خبر بگیریم؛ در ابتدای جلد یازده این کتاب ذیل حرف «ج» نوشته: «ج از اسماء طلسمات است. اگر به همین‌ صورت «ج» بیست‌.چهار بار بر نبات مصری نویسد و به خورد صاحب قلنج دهد شفا یابد.»
می‌بینید که این حرف چقدر در فرهنگ عامه خاصیت دارد، البته خاصیت‌های دیگری هم دارد که حتماً شما را ارجاع می‌دهم به کتاب شاملو تا بخوانید و ببینید از حرف «ج» چه کارهایی ساخته است؛  در فرهنگ عامه مجازی این‌روزهای ایران هم از این حرف خیلی کارها بر می‌آید که شما را با تخیلات‌تان همراه می‌کنم تا کاربرد‌های آن را پیدا کنید.
خب اگر فرهنگ عامه تولید نشود چه اتفاقی می‌افتد؟ زندگی آیا متوقف می‌شود؟ بعید است زندگی متوقف شود، اما از غنای زندگی کم می‌شود؛ اصطلاحات رنگ و روی شان کم می‌شود و مثل‌ها و متل‌ها رنگ می‌بازند. فکر کنید پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بخواهند برای نوه‌های‌شان قصه بگویند شب تا شب پیام تصویری با نوه عزیزشان بدون هیچ محبتی چه قصه‌ای در خودش دارد؟ تنها و تنها این قصه قصه جدایی است. آدمی تنهاست اما در جمعیت معنا پیدا می‌کند. معنای زندگی آدمی هم که گفتم همین فرهنگ عامه‌ای است که قرن‌هاست با ماست؛ تلاشی که اشخاصی مانند علی‌اکبر خان دهخدا یا صادق هدایت و دیگران در گردآوری آن کرده‌اند. اما فکر می‌کنم همین روابط مجازی هم نیاز به جمع‌آوری اصطلاحات دارد؛ این‌که آن‌قدر زمان انگار فشرده شده است که جای کلمه ناقابل «که» می‌نویسند «ک» یا جای کلمه بی‌چاره «به» می‌نویسند «ب». اما من هنوز که و به را همان‌طور که هستند دوست دارم.

سوسن مقصودلو
بازیگر و گوینده
در این ایام که بچه‌ها بیشتر خانه نشین شده‌اند و همه در فضای مجازی حضور دارند پادکستی را برای بچه‌ها و خانواده هایشان درباره داستان‌های کهن تهیه می‌کنم به‌نام «قصه‌های سوسن». این قصه‌ها را در وهله اول برای پدرها و مادرها تعریف کردم که اگر صلاح دانستند آنها را برای بچه‌ها نقل کنند، چون خیلی وقت‌ها پدر و مادرها به من می‌گفتند که قدیم‌ها مادربزرگ‌ها قصه‌های کهن و قدیمی را تعریف می‌کردند و مادرهایمان هم آنها را بلدند ،اما ما که نسل جوان هستیم این داستان‌ها را نمی‌شناسیم؛ تا به حال هم داستان‌هایی مانند «بط و طاووس» از هزار و یک شب، «قصه‌های سندباد» و هر 7 سفر سندباد، «ماه پیشونی»، «نمکی»، «مَلی»، «دختر نارنج و ترنج»، «سنگ صبور» و «چهل گیس» را تعریف کرده‌ام. سعی می‌کنم در کنار تعریف قصه توضیحی درباره آنها برای پدرها و مادرها بدهم تا بدانند معنی قصه‌ها چیست و چرا باید برای بچه‌ها گفته شود. ممکن است پدر و مادرها به‌ دلیل ساختار این داستان‌ها موافق نباشند که برای بچه‌ها تعریف شود، اما من با مثال‌هایی که از روانشناس‌های معتبر می‌زنم لزومش را می‌گویم. اکنون مسائل برای بچه‌ها در داستان‌های جدید بسیار آسان شده در حالی که در واقعیت، مسائل روز به روز پیچیده‌تر می‌شود. در قصه‌های کهن بچه‌ها یاد می‌گرفتند زندگی آنقدرها که فکر می‌کنند راحت نیست و یک قهرمان برای رسیدن به هدفش باید چه راه‌هایی را برود و در چه جدال‌هایی برنده شود. به همین دلیل لازم است بچه‌های امروز هم این قصه‌ها را بشنوند.
 قصه‌های سوسن/ راوی: سوسن مقصودلو/امکان شنیدن در: اپلیکیشن‌های ناملیک، شنوتو و سایر اپلیکیشن‌های ویژه پادکست

یگانه خدامی
تصویب طرح اقدام راهبردی لغو تحریم‌ها در مجلس دیروز یکــــــــی از بحث‌های اصلــــــــــــــــی کاربران ایران در شبکه‌های اجتماعی بود. بسیاری از آنها از نتایج این طرح نوشتند و اینکه خروج از برجام چه اثراتی بر روابط ایران با دیگر کشورها دارد. تأثیر تصویب این طرح بر بازار ارز و طلا و بالا رفتن قیمت‌ها در این دو بازار هم مسأله‌ای بود که زیاد درباره آن خواندیم: «‏من اگه دلار بودم و مشروح مذاکرات امروز مجلس رو گوش می‌دادم، می‌رفتم می‌نشستم رو ۵۰.»، «‏طرح هسته‌ای مجلس یک هدف کوتاه مدت دارد: انتقال سیاستگذاری هسته‌ای از وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی به مجلس. یک هدف میان مدت دارد: ممانعت از بازگشت متقابل ایران و امریکا به برجام در دولت روحانی. یک هدف بلندمدت دارد: بازگشت به همین برجام در زمان ریاست جمهوری آینده اصولگرایان!»، «‏آقای قالیباف با استفاده از تندروها برای کشور بحران دیگری ایجاد نکنید. هنوز حمله به سفارت عربستان و پی‌آمدهای آن را فراموش نکرده‌ایم. نگاهی به وضعیت بازار بیندازید و توجه داشته باشید نتانیاهو بازگشت به برجام را حرام اعلام کرده!»، «‏دلار ۲۶هزار تومان! بالاخره مجلس انقلابی انتقام انتخابات امریکا را از مردم ایران گرفت.»، «‏ظاهراً مجلس به هدفش رسید و بازار طلا و ارز صعودى شد.»، «‏با طرح ‎مجلس انقلابی سکه به کانال ۱۲‌میلیون برگشت. سکه تا کانال ۱۰ میلیون پایین اومده بود»، «‏شاهکار جدید مجلس «طرح اقدام فوری لغو تحریم ها» بنظرم این طرح مجلس بیشتر به طرح تشدید تحریم‌ها شبیه است تا لغو تحریم‌ها... جای تأسف است که برخی هنوز آب در آسیاب دشمن می‌ریزند... متحیرم که چطور ۲۴۸ نماینده به این طرح رأی داده اند»، «‏اگر یکی از اهداف اسرائیل از به شهادت رساندن ‎محسن فخری‌زاده تحریک ‎ایران به خروج‌ از ‎برجام باشد و در داخل کسانی به هر بهانه به این اقدام کمک کنند با توجه به وحدت قصد اگر با ادبیات خودشان بگوییم کارشان همراهی با اسرائیل وخیانت به خون دانشمند هسته‌ای کشورمان است»، «‏یک تشکر ویژه از طرف کلیه فعالان اقتصادی از ‎مجلس انقلابی بکنیم که با پروتکل الحاقی و ‎خروج از برجام جلو کاهش بیشتر ‎دلار رو گرفت و نگذاشت خدای ناکرده از آسایش زیاد اتفاقی برامون بیفته.»، «نتانیاهو دقیقاً درخواست خروج از برجام داره.»، «‏تصویب کلیات طرح خروج از برجام و صیانت از ملت. اگرچه نمادین و با اما و اگر بسیاری همراه است ولی برای رفع آرامش نسبی ایجاد شده در بازار ارز و طلا و... پس از انتخاب بایدن کافی بود.»، «‏ما روابط بین‌الملل بلد نیستیم، برجام نخوانده‌ایم، فقط وقتی میبینم راستگرا‌های افراطی در داخل و خارج همه با هم برای خروج ایران از ‎برجام لحظه شماری می‌کنند؛ کمی نگران می‌شویم.»

اصغر همت
بازیگر سینما و تئاتر
12 آذرماه سالروز تولد فرهاد ناظرزاده کرمانی است. تولد او را که استادی مطرح در بخش علم و دانش است تبریک می‌گویم. بی‌شک نقش کلیدی او در آموزش آکادمیک تئاتر در دوران پس از انقلاب ستودنی است. من به شکل مستقیم از کلاس‌های ایشان بهره نبردم اما در زمان اداره دانشگاه سوره، در اتفاقی خوشایند دعوت مرا پذیرفتند و در واحد درسی ارتباطات در حوزه تئاتر را به دانشجویان آموزش داد. در ارتباطی که با شاگردان او از جمله خانم افسر اسدی و دیگران در بزرگداشت‌های استاد ناظرزاده داشتم همه یکصدا از حسن اخلاق و رفتار او می‌گفتند. از تمام شاگردانش در دانشکده هنرهای زیبا جز تعریف و تمجید نشنیده‌ام. زمانی که با ایشان از نزدیک آشنا شدم او را مردی مبادی آداب و نجیب دیدم و بیشتر پی بردم که سجایای اخلاقی او به واقع قابل ستایش است. در رابطه استاد و شاگردی رفیق است. یادآور اساتید ماست در زمانی که تحصیل می‌کردیم. ما شبیه این رابطه را در ارتباط با آقایان حمید سمندریان، بهرام بیضایی، دکتر محمد کوثر، هوشنگ گلشیری، شمیم بهار،دکتر علی رفیعی و... تجربه کرده بودیم. اساتیدی که رفاقت‌شان بر ارتباط استاد و شاگردی غلبه داشت و ما در این رفاقت و ارتباط، اندوخته‌هایی مهمتر از آموزه‌های سرکلاس پیدا کردیم. از آنها درس زندگی یاد ‌گرفتیم. هر آن‌کس که به عنوان دانشجو یا غیر‌دانشجو با فرهاد ناظرزاده کرمانی ارتباط داشته بر شخصیت جذاب او تأکید دارد. از خاستگاه فرهنگی و خانوادگی او چیزی جز این نمی‌شود انتظار داشت. او ثمره ازدواج پدر و مادری ادیب است. سجایای فرهاد ناظرزاده کرمانی اما فراتر از همه اینها و قائم به ذات است. او اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش است. همیشه تلاشگر بوده و سعی کرده کاری نو انجام دهد. همین شاخصه‌هاست که او را ممتاز کرده یا در کنار چهره‌های برجسته فرهنگی قرار می‌دهد. وجه مشخصه آقای ناظرزاده که ممکن است ظاهراً به چشم نیاید شوخ‌طبعی ایشان است. این خصـــــــــــــــلت او را از بسیاری از عزیزان دیگر در این زمینه متمایز می‌کند. اگر از حضور ایشان در کلاس‌های آموزشی به صورت مستقیم بی‌بهره هستیم آثارشان به بخش آکادمیک تئاتر بیاید که بسیار نحیف و لاغر شده است. با وجود همه تلاش‌های فرهاد ناظرزاده کرمانی، به دلیل سیاست‌های وزارت علوم و بی‌ضابطه بودن دانشکده‌ها و آموزشگاه‌های تئاتری بویژه بازیگری، آنچنان که باید کارساز نبوده. زمینه‌ای برای دانشجو شدن وجود ندارد. آموزش و پرورش فعالیت‌های هنری را دست‌کم می‌گیرد و کانون پرورش فکری کودکان فعالیتش را کم کرده است. همه اینها باعث شده تلاش‌های امثال فرهاد ناظرزاده کرمانی و دیگر عزیزانی که بحق سرجایشان بودند در دانشگاه‌ها جــــــــــواب ندهد. به امید اینکه قدردان‌شان باشیم و از تجربیات‌شان در سیاستگذاری‌ها بهره بگیریم. سخت است اما آرزوی محالی نیست. برای او در سالروز تولدش آرزوی سلامتی و بهروزی دارم.

در شرایط فعلی که کرونا سینمای ایران را تحت تأثیر قرار داده است، باز هم اولویت سینما فیلم‌های زنده است و کمتر به تولید یا اکران مناسب فیلم‌های انیمیشن توجه می‌شود. البته در این میان سرمایه‌گذاران نیز نقش بسیار مهمی دارند، در واقع وقتی چنین شرایطی برای انیمیشن‌ها بخصوص در هنگام اکران وجود دارد، سرمایه‌گذار علاقه‌ای به این ندارد که سرمایه خود را چند سال صرف پروژه‌ای کند که معلوم نیست بتواند در اکران موفق عمل کرده و بازگشت سرمایه داشته باشد.
کارگردان انیمیشن در گفت‌و‌گو با مهر
درباره شرایط تولید و اکران انیمیشن در ایران صحبت کرد

پیامبر اکرم(ص): چه چیزى مانع توست که زندگى پسندیده و مرگ با سعادت داشته باشى، چرا که من براى کامل نمودن اخلاق زیبا مبعوث شده‌ام.
مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۲۳